محل تبلیغات شما

 

از لحاظ هنری دلربا و ستایش پذیر بود. چیزی نه، دقیق و عجیب دربارهء جذابیت و افسون او وجود داشت که باعث می شد بخواهم با او رابطه داشته باشم و حتی او را درهم فشرم. مهرهء ماری در چشمانش داشت که زل زدنش را با نوعی جذابیت متمرکز و عجیب همراه می کرد. چشمانش جوری می درخشید که انگار واقعا چیزی در آن ها در حال جرقه زدن بود. نیروی مغناطیسی داشت

| دریا؛ دریا | نوشتهء آیریس مرداک | صفحهء ١٠٠ | نشر نیماژ |

آروم در انتهای روز

ذهن درگیر و کلافه اش

شیطنت با استتوسکوپ :)

| ,جذابیت ,عجیب ,متمرکز ,چیزی ,چشمانش ,و عجیب ,نوعی جذابیت ,داشت که ,متمرکز و ,جذابیت متمرکز ,نوعی جذابیت متمرکز

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گلچين اخبار و مقالات